نوشته شده توسط : گیتاریستی در شب

ز کويت رفتم و الماس  ِ طاقت بر شکستم برو با يار  ِ خود بنشين که من بارِ سفر بستم

که بعد  ِ رفتنم جانا هزار افسوس خواهي خورد فلاني يار  ِ خوبي بود و من ،قدرش ندانستم

وقتي دلمو شکستي حس کردم بيشتر دوستت دارم

چون حالا دلم چندين تيکه داشت که هر کدوم جداگونه دوستت داشت

فکر ميکردم که برام يه رفيق و همدمي

تو کوير آرزو باران رحمتي

به گمونم آخر عاشقاي عالمي

بذار راحتت کنم ، فکر ميکردم آدمي!ا
چقدر سخته

کسي رو که دوستش داري نتوني بهش بگي که دوستش داري وچقدر

بده که کسي تورو دوست داشته باشه واينو نتونه بهت بگه
چقدر سخته

تو خيالت ساعتها باهاش حرف بزني اما

وقتي ديديش هيچ چيزي بجز سلام نتوني بگي

چقدر سخته

وقتي که پشتت بهشه دونه هاي اشک گونه هاتو خيس کنه

اما مجبور بشي بخندي تا نفهمه که هنوز دوسش داري

کو طبيبي تا شکافد قلب خونين مرا/تا ببيند من نمردم عشق تو کشته مرا
اتل متل دلبرک-دلم برات زده لک -چه با پيام چه با تک- دوست دارم با نمک!ا

کوتاهترين فاصله براي گفتن دوستت دارم يک لبخند است يک دنيا لبخند براي تو
نور دليل تاريکي بود و سکوت دليل خلوت ، تنها عشق بي دليل بود که تو دليل آن شدي

خدا را دوست دارم چون هرچه دارم از او دارم ، اگر عاشقم از اوست ، اگر صادقم صداقتم از اوست ، اگر شادم شاديم از اوست ، اگر زندگي مي کنم زندگيم از اوست
 



:: برچسب‌ها: اس عاشقانه ,
:: بازدید از این مطلب : 354
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد